۱۳۸۸-۰۲-۰۴

وعده تداوم تبعیض، عیدی رئیس جمهور به ترکمن ها

در آستانه فرا رسیدن سال نو، بعد از بوق و کرنای تبلیغاتی و زمینه چینی های گسترده ی مسئولان حکومتی برای مسافرت احمدی نژاد به ترکمن صحرااز یک سو و نامه نگاری ها و طومار نویسی جوانان و مردم امیدوار به روزهای بهتر؛ به رئیس جمهوری که به او رأی نداده بودند، از سوی دیگر، بالاخره وی در یک شرایط کاملا کنترل شده و شدید امنیتی به همراه ماموران و مسئولان دولتی به ترکمن صحرا آمدند و به طور غیر منتظره ای با مهمان نوازی گرم و بی آلایش ترکمن ها روبروشدند. ترکمن هایی که به حق به وی رای نداده بودند چرا که او به هیچ یک از خواست های ترکمن ها در برنامه اتنخاباتی اش توجهی نشان نداده بود. اما این استقبال و مهمان نوازی، جناب احمدی نژاد را قدری تکان داد و او را به عکس العمل واداشت. عکس العملی که بر خلاف انتظار مردم ترکمن نه فروتنانه که گستاخانه، و گاه توهین آمیز بود. از جمله او به شکل بیمار گونه ای از کاربرد نام یک قوم که با آن ها جشم در جشم سخن می گفت اکراه داشت و فقط یک بار و آنهم در آق قالا از کلمه ترکمن استفاده کرد. وی بعد از بازدید از شهرهای مختلف و ایراد سخنرانی ها و دیدار با مقامات محلی با یک دوجین حرفهای کلی و با مشتی وعده های توخالی به مردم، وگرفتن هدایایی مثل اسب، لباس ملی ترکمنی و دریافت 135 هزار نامه(رنج نامه) ترکمن صحرا را ترک کرد

وی در صحبت های خود در تالار فخرالدین اسعد گرگانی به طرز آشکاری به یکی از خواسته های ملت ترکمن مبنی بر نامیده شدن این استان به استان ترکمن صحرا، نه گفت و همچنان خواستار تدوام تبیعیض علیه ترکمن ها و سرزمین ترکمن صحرا گردید. وی سیاست تبعیض آمیز خود را این گونه توجیه کرد که « اسم این استان به نظر من خیلی خوب انتخاب شده». البته از آقای احمدی نژاد چیزی جز این نیز انتظار نمی رفت چراکه ایشان بارها و بصراحت باور خود را در مورد نسل کشی و نابودی ملل وادیان در شکل دفاع از نسل کشی هیتلر(که سبب مرگ نزدیک به 6 میلیون یهودی شده است) ایراز داشته اند.ترکمن ها که جزو یکی از اقلیت های ملی ایران بشمار می روند و دارای زبان، فرهنگ ملی و تاریخ خود هستند و طی قرن های متمادی در ترکمن صحرا بسربرده اند همواره از سوی حکومت های مرکزی دچار تضییقات و تبعیضات شدیده و عدیده ای بوده وهستند. نامیده شدن هر مکان و جایی خاصه قلمرو جغرافیایی به نام مردمی که در آن قلمرو قرنها زیسته اند نه تنها زیبنده است بلکه از لحاظ حقوقی نیز بایسته است، خلاف آن جز اعمال زور و تبعیض جیز دیگری نمی تواند باشد. رئیس جمهور با گزیدن شق دوم تدوام تبعیض علیه ترکمن ها را تأیید نمود و از آنجا که این سخنان در آستانه سال نو ابراز شد ما آن را به عنوان عیدی رئیس جمهور حکومت اسلامی به ترکمن ها تلقی می کنیم

احمدی نژاد در سفر خویش به ترکمن صحرا بار دیگر به شعار" تشکیل جامعه عدالت محورخدا پرست جهانی به رهبری انسان کامل" تاکید نمود و تشریح کرد که چگونه می خواهد عدالت را در جامعه بگستراند و محرومیت ها را بزداید. وی در سخنرانی مذکور خواستار آن شد که «اگر گلستانی ها موافق باشند ما واژه محروم را برای آن بکار نبریم و سعی نکنیم بعد از این همه کار(!؟) در این استان آن را به جمع استان های محروم پیوند بدهیم من فکر می کنم با کاربرد این واژه ما سطح استان را پایین می آوریم.» بالاخره همه کسانی که نمی دانستند چگونه محرومیت ترکمن صحرا را بایستی از بین برد به یک باره و به برکت رئیس جمهور ولایت فقیه در یافتند که رفع محرومیت بسیار سهل و آسان بوده است، فقط کلمه محروم را از پس نام استان بردارید مشکل محرومیت حل می شود و دیگر استان شما جزو استان های محروم نخواهد بود

مسأله چندان هم بغرنج نیست، جناب احمدی نژاد یا قصد تحمیق مردم را دارند و یا اینکه نا آگاهانه حماقت خود را به معرض نمایش مردم گذاشته اند. این پدیده نه یک بار بلکه در موارد متعدد و در سخنرانی های گوناگون وی در منطقه مشهود بود. برای احمدی نژاد موضوع عدالت ابزاری شده که به وسیله آن (وبه مدد نیروی سازمان یافته سپاه پاسداران و بسیج )توانست پست ریاست جمهوری حکومت اسلامی را از دست رقبایش برباید. و تا کنون نیز هر جا که قافیه اش تنگ شده دست به دامن واژه عدالت شده است. ویژگی های عدالت آقای احمدی نژاد و .... در توزیع ثروت ملی و سرمایه گذاری های ساختاری شهرهایی چون تهران، اصفهان، شیراز، اراک ، یزد و... در اولویت خاص قرار دارند. نقاطی مثل ترکمن صحرا، کردستان، بلوچستان و...اصولا جایی ندارند
هشتاد در صد مردم ایران از فقر و بدبختی "مستفیذ" ند و تنها بیست در صد جمعیت از "ذلت" رفاه و ثروت لذت می برند. در سایه سیاست عدالت گسترانه جناب احمدی نژاد این رقم بیست درصدی نیز روز به روز کاهش می یابد. طبق آمار بانک مرکزی جمهوری فقر پرور اسلامی ایران میزان هزینه ناخالص یک خانواده شهری بالغ بر 49515 ریال و در آمد پولی و غیر پولی ناخالص یک خانواده بالغ بر 46131 ریال بوده است.(آمار بانک مرکزی سال 1382) طبق این آمار یک خانواده ایرانی برای انکه بتواند چرخ زندگی اش را بچرخاند محتاج 3384 ریال است.طبیعتا این عدم تعادل در مناطق محروم مثل ترکمن صحرا از این هم شدیدتر و عمیقتر است، اما پرسش این است که این کسری در آمد از کجا و چگونه باید تأمین شود، که البته این مسأله برای جناب احمدی نژاد چندان اهمیتی ندارد. چرا که او معتقد است «مردم باید بداتتد که ساختن جامعه به دست خود آنان است و هر مقدار دولت دخالت کند ضرر خواهند کرد که بر همین مبنا دولت سعی دارد خودش را کنار بکشد و فرصت را در اختیار مردم قرار بدهد.» البته همگان واقفند که منظور احمدی نژاد از مردم، «مستضعفان» و مردمی که بیش از هشتاد در صد آنها زیر خط فقر و یا در حول وحوش خط فقر بسر می برند نیست، بلکه منظور اصولا گردانندگان و مسئولین بالای «بنیاد مستضعفان»، «بنیاد 15 خرداد»، «بنیاد شهید»، «آستان قدس رضوی» و مدیران دولتی را در برمی گیرد. مجموعه این ارگان های رسمی ، نیمه رسمی و غیررسمی به همراه افراد نزدیک به رهبران و سردمداران حکومت، مردمی را تشکیل می دهند که همه فعالیت های قانونی(خرید شرکت ها و اموال دولتی که که از طرق مختلف به مزایده و... گذارده میشود) و غیر قانونی(بازار قاچاق ارز و دیگر کالاهای مورد نیاز مردم، اختلاس،رشوه خواری و قاچاق مواد مخدرو...) را در انحصار خود دارند. بنابراین دغدغه جناب احمدی نژاد نه دغدغه مردم که دغدغه اربابان و فرماندهان خویش است. اگر غیر از این بود ایشان بجای مبارزه با فساد با چراغ موشی دنبال «مفسدین» در میان مفلسین جامعه نمی گشتند ، و اجازه نمی داند که از صندوق دولت بیش از 200 میلیون تومان به حساب «بنیاد مستضعفان» در رابطه با پروژه بزرگراه تهران ریخته شود. اگر مسأله حساب دهی و حساب گیری بود و اگر جناب احمدی نژاد به مردم دروغ نمی گفت مستقما از بنیاد نامبرده حساب می خواست. اما اوانجام چنین کاری را نه می تواند و نه می خواهد. پیش کشیدن عدالت از سوی احمدی نژاد در واقع شیره مالی سر مردم وجز واژه ای تو خالی چیز دیگری نیست
  

اورمان
     29 اسفند 1384

۱۳۸۸-۰۲-۰۱

بمناسبت 12 آبان 1304 سالروز سقوط ترکمن صحرا


آغزی آلا بولان ایلینگدولتی غاچان یالی دیــر

هر ملتی در تاریخ خود روزهای بیاد ماندنی دارد و روز 12 آبان یکی از همین روزها برای ملت ترکمن ایران است. حوادث این روز از زمره رویدادهای فراموش ناشدنی است. در 12 آبان 1304 نخستین جمهوری خلق ترکمن ایران که در سی ویکم اردیبهشت ماه 1303 تشکیل یافته بود به خاک و خون کشیده شد.

تشکیل این جمهوری از طریق اتحاد همه طوایف ترکمن شکل گرفت. این اتحاد طی کنگره ای در امچلی و با شرکت نمایندگان رسمی طوایف مختلف ترکمن، خودمختاری ترکمن ها و تأسیس جمهوری ترکمنستان ایران را اعلام نمود*. در این کنگره شخصیت هایی چون عثمان آخون از جعفربای ها، گوگ سوفی و جان محمد بگ از آتابای ها و ناصر امین خان از گوگلان ها حضور داشتند. کنگره علاوه بر اعلام جمهوری شورای ریش سفیدان را انتخاب نمود و عثمان آخون را به ریاست جمهوری برگزید. عثمان آخون در بخارا تحصیل کرده و سپس در همانجا نیز به تدریس مشغول بوده است. طبق روایات وی غلیرغم آموزش مذهبی و لباس ملایی، فردی غیر روحانی بوده است.

شورای ریش سفیدان در اولین گام تلاش نمود اختلافات میان جعفربای ها و آتابای ها را حل کرده و به اتحاد آنها یاری رساند.این تلاش ها برای مقطعی بی ثمرنیز نبود.

بلافاصله پس از تشکیل شورای ریش سفیدان، قرار بر این میگردد که به منظور انتخاب و تصویب نهایی ترکیب کامل شورا، جلسه مشاوره نمایندگان همه ترکمن ها به رهبری عثمان آخون در گنبد قابوس فراخوانده شود.

در این هنگام حکومت قاجار با مشورت مباشران انگلیسی خود سیاست تفرقه افکنی خود را درمیان ترکمن ها تشدید نمود. حکومت نقشه های گوناگونی را برای جلب سرکردگان و از جمله عثمان آخون به سوی خود داشت و سیاستی خصمانه به آشتی و اتحاد قبایل متحد شده ترکمن نشان می داد. یه فرمان حکومت وقت افسری نزد عثمان آخون رفته و در ازای فسخ پیمان میان جعفربای ها و آتابای ها مبلغ هنگفتی پول پیشنهاد می کند که عثمان آخون آنرا قاطعانه رد می کند.
حکومت قاجار به هرترفند و توطئه ای اعم از سیاسی و نظامی دست می یازد تا جمهوری نوپای ترکمن ها را سزکوب نماید. از سوی دیگر رضاخان برای تثبیت موقعیت خود و برای چنگ اندازی بر تاج پادشاهی نیازمند سرکوب جمهوری ترکمنستان ایران به هر قیمتی بود. و پشت این سیاست نیز انگلیسی ها قاطعانه ایستاده بودند. در واقع سرنوشت جمهوری نوبنیاد مردم ترکمن رقم زده شده بود. سیاست تفرقه بالاخره اثر خود را بر جای گذاشت و روحیه دو دلی و جندگانگی در صفوف ترکمن ها و متحدان آنها یعنی کردها ی بجنورد رخنه کرد و این امر کار قدرتمدارن مستبد را سهلتر نمود.
قوای نظامی از طریق بجنورد واسترآباد بر ترکمن صحرا یورش آوردند و مقاومت ترکمن ها را در روستای قلیچ ایشان در محله قارابالقان درهم شکستند. ستون های ارتش روز 12 آبان 1304 از سه سو به گنبد قابوس وارد شدند. بدین ترتیب ترکمن صحرا سقوط کرد.

رویدادهای آن دوره از صفحات درخشان و پراز شادی و رنج مردم ترکمن است. متأسفانه چه در آن زمان و چه در سالهای پس از آن و تا به امروز آگاهانه و ناآگاهانه از سوی دول و محافل گوناگون تلاش وسیع و گسترده ای برای به نسیان سپردن این رویداد و تجربه تاریخی بعمل آمده و میآید. ولی بر روشنفکران و آگاهان ترکمن است که با شناخت تاریخ خود، سنن مردمی جنبش خلق خود را زنده نگهدارند و از اینطریق یاد جان باختگان و آرمان آزادی و آزدگی را پاس دارند.


اورمان


*کلیه فاکت های این نوشته از کتاب "جنبش رهائی بخش ترکمن های ایران" ( خ. آتایف) برگرفته شده است