۱۳۸۶-۰۹-۲۴

و این داستان ادامه دارد!

 
12 دی 1386    

در همه ادیان و مذاهب، مکاتب سیاسی و عقیدتی انسان در مقایسه با حیوان از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. اما در سرزمین من، در صحرای ترکمن انسان به خاطر صید حیوان به قتل می رسد، به شکل فجیعی به قتل می رسد. حسام جوان برای زنده ماندن خود و خانواده اش به صید ماهی می رود ولی خود طعمه شکارچیان انسان می شود. قتل حسام الدین خدیورصیاد جوان ترکمن نه نخستین قتل و نه قتلی تصادفی است.

در غرب صحرای ترکمن ده روستا در کناره دریای خزر واقع شده است که اهالی این روستاها برای زنده ماندن و گذران زندگی شان وابسته به دریا هستند. هر ساله از میان صیادان ماهی این روستاها هستند جوانان نگون بختی که به دام شکارچیان انسان گرفتار می شوند حسام تازه ترین قربانی این شکارچیان مرگ است، ولی نه آخرین آن ها. قبل از حسام الدین، نعمان نیازی، حلیم قلی وطن پور کم، باسط پرسم، جلیل کر و بسیاری دیگر طی سال های اخیر طعمه مرگ مأموران حراست دریا شده اند.

به دنبال هر قتل یک صیاد جوان ترکمن اعتراضاتی صورت می گیرد و بدون آن که به نتیجه ای برسد و جنایت کاری تسلیم قانون گردد و بدون این که تغییری در وضعیت به وجود آید دوباره تا رخ داد جنایت بعدی اوضاع آرام می گردد و ظاهرا هردو طرف به موقعیت اولیه باز می گردند. صیادان جوان به دنبال صید غیر قانونی و مأموران حراست دریا به دنبال شکار و کشتن صیادان جوان. دوباره یک یا چند قتل، دوباره اعتراضات پراکنده مردم و بستگان و دوستان قربانی و دوباره بی توجهی سکوت تأیید آمیز دولت و مسئولین آن.

این دور تسلسل تا به کی ادامه خواهد یافت؟ آیا هیچ راهی انسانی برای حل مشکلات و دغدغه های اقتصادی و اجتماعی این بخش ترکمن صحرا وجود ندارد؟ آیا مسئولین حکومتی کشور که در سر میز صبحانه هایشان خاویار استحصالی صیادان ترکمن را نوش جان می کنند، و یا با صدور آن جیب های مبارکشان را پرتر می کنند، شده که حتی یک بار به خون های ریخته شده صیادان جوان ناکام ترکمن که خون شان بیهوده بر زمین ریخته می شود و یا پیکرشان زیر پروانه موتورهای قایق مأمورینشان قطعه قطعه می شود فکر کنند؟

دادن شعار و اعلام سال اتحاد و انسجام اسلامی از سوی ولی فقیه و تکرار ملال آور آن از سوی مریدان وی نظیر حجت الااسلام سبحانی که می گوید" دركشور ايران و نيز منطقه گلستان وحدت و اتحاد بين مذاهب و قوميت‌ها به معناي واقعي كلمه وجود دارد" دروغ شاخداری را به خورد مردم می دهد. اگر ایشان اندکی در گفتار خود صداقت می داشت به جای این که بگوید:
"مسلمانان بايستي با تمسك به‌اصول ديني مشترك كه بسيار زياد نيز مي‌باشد و پرهيز از دامن زدن به‌مسائل فرعي، دربرابر توطئه‌هاي استكبار كه همان ايجاد تفرقه و اختلاف بين مسلمانان است، يد واحده باشند." به روستای چافاقلی و روستاهای دیگر اطراف بندر ترکمن و کومیش دفه می رفتند و اتحاد برادران شیعه تفنگ به دست را که خوره جان "برادران سنی " شان شده اند از نزدیک می دیدند.

موج جنایت مأموران حراست دریا را نمی توان با حرکات اعتراضی پراکنده متوقف ساخت. همدردی دیگر اهالی ترکمن صحرا با مصیبت زدگان هر چند اقدامی انسانی است ولی مرهمی بر درد بی پایان آن ها نیست.

به نظر می رسد روشنفکران و افراد انسان دوست ترکمن صحرا بایستی برای پایان بخشیدن به این داستان و متوقف ساختن این موج جنایت صیادان جوان ترکمن تقش فعال تری به عهده گیرند. حرکت های اعتراضی مدنی نه فقط در بندر ترکمن بلکه در سراسر ترکمنصحرا از طریق طومار جمع کردن، ارسال هیأت های معتمد به نزد مسولین مرکزی، گرفتن عکس و ارسال آن به سازمان جهانی حقوق بشر و دیگر اقدامات مدنی بی تردید تأثیرات خود را برجای خواهد گذاشت. اعتراضات خشماگین، شکستن شیشه در و پنجره و به طور کلی اقدامات خشونت بار جز دادن بهانه بیشتر برای کسانی که میل سرکوب گری دارند بهره دیگری نخواهد داد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی