ماغتیم غولی شاعر اجتماع و سياست
مصاحبه با صدیقه جاذبی، روزنامه نگار ترکمن
قبل از همه کمی در باره زندگی و فعالیتها، همچنین امکانات و موانع کارتان برای ما بگویید؟
من متولد گمیشان و فعلا ساکن تهران و در یک روزنامه اقتصادی به عنوان دبیر تحریریه مشغول فعایت هستم.تازگی با یک نقاش ترکمن که او نیز در تهران کار می کند، ازدواج کردم.
من از حدود سال 1380 وارد فعاليتهاي روزنامه نگاري شدم. با توجه به علاقهاي كه به اين حرفه داشتم از همان ابتدا تصميم گرفتم كه به صورت حرفهاي اصول خبرنگاری را ياد بگيرم و تنها به يادگيري تجربي بسنده نكنم. به همين دليل سعي كردم از حضور آقاي كاظمي كه تحصيلات روزنامه نگاري داشت استفاده كنم و با بسياري از مفاهيم روزنامه نگاري در پيش ايشان آشنا شدم. بعد براي اينكه تكميلتر شود به مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها رفته و در آنجا هم با دروس روزنامهنگاري بيشتر آشنا شدم.
من براي ورود به اين عرصه با سختيهايي مواجه شدم. خيلي از اطرافيان دوست نداشتند كه در فاميل دختر خبرنگار باشد ولي من با توجه به علاقهاي كه داشتم تصميم گرفتم كه به حرف كسي اهميت ندهم و در نهايت همه الان به من به عنوان يك روزنامه نگار كه توانسته خودش را بالا بكشد به من افتخار هم ميكنند.
نبود آزادي بيان در ايران مهمترين مانعي است كه وجود دارد و واقعا انگيزه كار كردن را ميگيرد. الان خيلي از روزنامه نگاران بي انگيزه هستند. من در گرگان كار روزنامه نگاري ميكردم و فكر ميكردم آنجا به دليل كوچك بودن آزادي بيان نيست و دوست داشتم تهران هم كار كنم ولي تهران هم فرقي نميكرد و نبود آزادي بيان باعث ميشود كه روزنامهنگاري در ايران به معناي واقعي تحقق پيدا نكند.
يك روزنامه نگار بايد در جريان مسائل كشور تأثير گذار باشد كه متأسفانه اين تأثير در ايران خيلي كند است. يكي ديگر از موانع اين است كه من علاقه دارم در مورد مسايل تركمنها بنويسم؛ ولي چندان نميشود روي اين مسأله مانور داد؛ چون با اينكه كاملا حرفهاي و به دور از مسائل سیاسی با اين مسأله برخورد ميكني در نهايت متهم ميشوي.
ـ میزان علاقمندی زنان ترکمن به حرفه خبرنگاری را چگونه می بینید؟
من فكر ميكنم علاقه در بين زنان تركمن نسبت به اين حرفه وجود دارد؛ الان هم خيلي از دانشجويان زن تركمن وقتي ميبينند من روزنامه نگارم با تحسين نگاهم ميكنند و علاقمنديشان را بيان ميكنند؛ ولي فكر ميكنم اين حرفه را براي خودشان غير ممكن ميبينند. الان اگر شرايطش فراهم شود حتما زنان روزنامه نگار فعال و موفقي از بین ترکمن ها وارد جامعه خواهند شد.
منظورتان از شرایط چیست؟
منظورم از شرايط؛ شرايط اجتماعي است. الان مي توانم بگويم كه امكانات تحصيل در جامعه به خصوص در خانوادهها يكسان براي دختر و پسر در نظر گرفته ميشود؛ اما بسترهاي اجتماعي براي حضور زنان فراهم نيست؛ نه اينكه اين بسترها صرفا فيزيكي باشند بلكه در بيشتر موارد ذهني است. الان در خيلي از مشاغل زنان تركمن كار و فعاليت ميكنند؛ اما بيشتر اينها مشاغلي است تعريف شده كه همه جامعه چه خود زنان و چه مردان آن را قبول دارند؛ ولي در مورد بعضي مشاغل زنان صرف قبول خودشان وارد جامعه نميشوند و انگار منتظر تأييد مردان و يا اغلب افراد جامعه هستند. در چينين شرايطي است كه ممكن است يك زن به دليل اينكه هنوز مورد تأييد جامعه نيست و يا اين شغل در جامعه شايع نيست، تن به ريسك ورود به آن شغل را نميدهند؛ روزنامه نگاري نيز يكي از اين مشاغل است كه هنوز زنان تركمن تن به ريسك ورود به آن را نميدهند ولي كم كم وارد خواهند شد.
ـ نشریات گوناگونی در ترکمن صحرا وجود دارد که عمدتا بر مضامین فرهنگی تاکید دارند، تأثیر آن ها را در میان مردم و به ویژه جوانان ترکمن چگونه می بینید؟ به نظر شما چه نوع مطالبی بیشتر خواننده دارد؟
ببينيد؛ نشرياتي كه در تركمن صحرا وجود دارند ميتوانم بگويم كه با عشق كار ميكنند. اين نشريات كمتر حرفه اي است. ما در بين تركمنها خبرنگار حرفهاي كم داريم. هرچند به صورت تجربي ممكن است خيلي چيزها را ياد گرفته باشند؛ ولي در نهايت اين نشريات ايرادهاي اساسي دارند. با اين حال اين نشريات تأثير خوبي بر مردم دارند به خصوص نشريه صحرا نشريهاي جا افتاده در بين تركمنها است كه البته اگر روز به روز بهتر ميشد حتما بسياري از مردم تركمن صحرا در خانههاي خودشان داشتند كه متأسفانه به دليل يكسري مسائل نتوانستند روز به روز بهتر كنند. ولي اينكه تا الان هم مانده خوب است.
البته از اينكه ميگويم خوب نه آن تأثيري است كه بايد داشته باشند؛ جوانان تركمن خيلي از مفاهيم را حتي تعلقات قومي را نتوانستهاند از اين نشريات اخذ كنند. اين نشريات بايد به سمت و سوي یک نوع روشنگری در چهارچوب قانون و اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری باشند. می دانم که در ایران بسیاری از محدودیت ها برای روزنامه نگاران به خصوص قومیت ها وجود دارد؛ ولی به آن صورت هم نیست که نتوان کار کرد. متاسفانه نشریات ترکمن یا از این سو افتادند یا از آن سو و تعادلی وجود ندارد. البته این را هم باید بگویم که از این نشریات حمایتی نمی شود و با سختی و با جان و دل کار می کنند. تنها حمایت های اندکی است که بابت یارانه کاغذ می شود که اصلا کافی نیست. از بین ترکمن ها هم کمک های مالی برای حمایت از این نشریات وجود ندارد. به همین دلیل همتنطور که شما اشاره کردید این نشریات عمدتا بر مضامین فرهنگی و گاه تکراری است که تنها مطرح کردن این ها کافی نیست
ـ مراسم روز بزرگداشت شاعر ملی ترکمن، ماغتیم غولی پراغی نزدیک است، به نظر شما امروز ماغتیم غولی در میان ترکمن ها از چه جایگاه و منزلتی برخوردار است؟
ماغتیم غولی همیشه در بین ترکمن ها جایگاهی بسیار ارزشمد داشته است. اینکه اشعار او زمزمه زبان ها است می توان از جایگاه او در بین ترکمن ها نشان گرفت؛ اما این اواخر شناخت جوانان نیز از وی بیشتر شده است و این به برکت مراسم مختلفی است که برای بزرگداشت این شاعر در روزهای ماه اردیبهشت هر سال برگزار می شود. الان برای بسیاری از ترکمن ها ماغتیم غولی یک ارزش حساب می شود؛ اما متاسفانه خیلی از آنها با اشعارش آشنا نیستد به خصوص جوانان همه به او افتخار می کنند ولی اشعار او را حتی نمی توانند قرائت کنند. البته احساس می کنم جوانان به این سمت دارند پیش می روند که بیشتر با اشعار این شاعر آشنا شوند.
برای شناساندن ماغتیم غولی باید مقالات انتقادانه نوشته شود. مقالات خوبی در مورد عرفان و ... ماغتیم غولی نوشته شد؛ اما کافی نیست. خیلی از مقالاتی که نوشته شده علمی پژوهشی نیست. الان ما باید به سمت نقد پیش برویم تا اشعارش بیشتر در معرض دید قرار بگیرد. الان فکر می کنم در حد شعار با اشعار و شخصیت این شاعر برخورد می شود نه علمی و این آفتی است که برگزاری مراسم مختلف اشعار این شاعر را مورد تهدید قرار می دهد. برگزاری مراسم مختلف خوب است منتها لااقل مراسم اصلی که توسط ارشاد برگزار می شود علمی باشد که متاسفانه چنین نیست. من معتقدم هر دو سال در میان این مراسم برگزار شود ولی علمی باشد نه اینکه هر سال با این همه کبکبه برگزار می شود و آخرش هم نتیجه چندان علمی حاصل نمی شود.
ـ به نظر شما آیا خبرنگاران و ژورنالیست ها در معرفی و شناساندن ماغتیم غولی نقشی دارند؟
چرا که نه؛ حتما نقش دارند. منتها با علم و آگاهی نه از روی شعار. شعار می تواند تا چند سال ادامه پیدا کند ولی در نهایت به سمت افول پیش می رود. به همین دلیل معتقدم خبرنگاران و ژورنالیست ها با آگهی می توانند این شاعر را معرفی و بشناسانند.
ـ اصلی ترین عناصر اندیشه ماغتیم غولی به نظر شما کدامست؟
در مورد عرفان ماغتیم غولی خیلی حرف زده شده. به نظر می رسد در سال های اخیر این بخش از شخصیت ماغتیم غولی و شعرهایی که در این رابطه بود مورد توجه قرار گرفته اند منتها ماغتیم غولی یک شاعر اجتماعی است. اندیشه های اجتماعی ماغتیم غولی یکی از محورهایی است که جای کار و تدقیق دارد و من خودم در این رابطه چند موضوع در ذهنم دارم که اگر فرصت شود کار خواهم کرد.
ـ شما دستی در ادبیات و شاعری هم دارید، در مورد آفرینش ادبی ماغتیم غولی چه نظری دارید؟
ماغتیم غولی با ادبیات و وزن و قافیه آشنا بوده. من به جرأت می توانم بگویم که ماغتیم غولی عارف شاعر نبوده بلکه هم عارف و هم شاعر بوده است. تشبیهات، استعارات، تلمیحات و قوافی مورد استفاده حکایت از تبحر شاعر در امر آفرینش های ادبی دارد. البته من معتقدم اشعار ماغتیم غولی در حیطه های مختلف ادبی جای بررسی دارد که تا کنون فقط در چند حیطه مشخص و محدود کار شده است.
ـ اگر از شما بخواهند که ماغتیم غولی را در یک جمله بگویید، چه می گویید؟
ماغتیم غولی شاعر اجتماع و سياست.
از گفتگو و پاسخ های شما صمیمانه تشکر می کنم.
ر. اجانلی
5 اردیبهشت 1389
5 اردیبهشت 1389
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی